واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 

دخترک، چمدانِ بزرگ‌تر از خودش را روی زمین می‌کشید. بندِ چرمیِ پاره‌اش را دورِ مچِ لاغرش پیچیده بود، انگار تنها چیزی که از زندگی مانده بود، همین چمدان بود. از پشت شبیه دخترکی بود که شاید رفته مسافرت، اما نه در شهری که بوی خون می‌داد، نه در کوچه‌ای که سنگ‌فرش‌هایش هنوز داغ از انفجار بودند.

او زنده مانده بود، اما نمی‌دانست چرا. پدر گفته بود اگر صدای آژیر آمد، به پناهگاه برود. مادر گفته بود تا وقتی ما برگردیم، قایم شو. هیچ‌کدام برنگشتند.

سه روز بود که فقط راه می‌رفت. نه نانی داشت، نه دستی که نوازشش کند. صدای خنده‌های گذشته در ذهنش می‌پیچید. یک بار پایش را که محکم به زمین زده بود، پدر گفته بود: «زمین هم دردش می‌گیرد.» حالا زیر پایش فقط آوار بود و خاک.

از دور، صدای بمب دیگری آمد. نه لرزید، نه گریه کرد. فقط ایستاد. با همان چمدان.

زنی از خانه‌ای نیم‌ریخته بیرون دوید، فریاد زد: «دخترم! دخترم!»

دخترک برگشت، اما نه به امید. فقط به رسم عادت. شاید فکر کرد کسی باز هم او را اشتباهی صدا زده. مثل همه آن‌هایی که از کنار کودکان آواره رد می‌شوند و تنها نگاه‌شان می‌کنند.

انگارکسی پرسیده بود: «تو چرا زنده‌ای؟»نمی‌دانست.

زنده ماندن در جنگ، گاهی دردناک‌تر از مردن است.

چمدان را کشید و رفت. راهی که نه آغاز داشت، نه پایان. فقط رفتن، فقط ماندن در دل آوار.

و پشت سرش، صدای لالایی‌ای که دیگر هرگز نشنیده می‌شد.

مانا/1404




برچسب‌ها: جنگ, آسیبهای جنگ, پیامدهای انسانی جنگ, نکوهش جنگ
[ یکشنبه یکم تیر ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ] [ ]

برخی در کنج عافیت می‌نشینند و از سر بزدلی، آتش‌افروز جنگ می‌شوند. غافل از آنکه جنگ، طاعونی است که دامن‌گیر هستی می‌شود و هر آنچه را که بشر با هزاران امید و آرزو بنا کرده، یکجا ویران می‌سازد. جنگ، تنها نبرد سلاح‌ها نیست؛ پیکاری است که در آن عواطف انسانی، اخلاق و شرافت نیز به خاک و خون کشیده می‌شوند.

جنگ، سراسر خطر است؛ خطری که نه فقط جان سربازان در میدان نبرد را تهدید می‌کند، بلکه سایه شوم خود را بر سر هر انسان بی‌گناهی می‌گستراند. جنگ، کشنده است؛ نه فقط جسم‌ها را از بین می‌برد، بلکه روح‌ها را می‌فشارد و امیدها را می‌میراند. زخم‌های جنگ، عمیق‌تر از آن است که با گذشت زمان التیام یابند؛ داغ‌هایی است که تا ابد بر دل بازماندگان می‌ماند و خواب را از چشمانشان می‌رباید.

جنگ، غم به ارمغان می‌آورد؛ غمی جانکاه که از دست دادن عزیزان، آوارگی، و دیدن صحنه‌های دلخراش بر می‌خیزد. اشک‌های بی‌پایان مادران، فریادهای بی‌پناه کودکان، و دردهای بی‌شمار مجروحان، تنها گوشه‌ای از سوغات شوم جنگ است. جنگ، چندش‌آورترین حادثه جهان است؛ حادثه‌ای که در آن، خوی حیوانی بر خرد انسانی چیره می‌شود و صحنه‌هایی از وحشیگری، بی‌رحمی و سنگدلی رقم می‌خورد که وجدان هر انسان بیداری را به درد می‌آورد.

بیایید به جای برانگیختن شعله‌های جنگ، بذر صلح و همدلی بکاریم. چرا که تنها در سایه صلح است که می‌توانیم شاهد رشد و شکوفایی انسانیت باشیم و جهانی عاری از درد و رنج برای نسل‌های آینده بنا نهیم.

مانا/1404




برچسب‌ها: جنگ, آسیبهای جنگ, پیامدهای انسانی جنگ, نکوهش جنگ
[ یکشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...