واژههای ناتمام واژههایی از دل قصهها و شعرها، ناتمام اما ماندگار…
|
ادامه انعکاس درد 1
مانی چیزی نگفت. نگاهش به عکس شکسته بود. قاب، درست از وسط صورت او ترک خورده بود. « خستهام، مامان...» صدای مانی، شکستهتر از قاب عکس بود. مادر فقط نگاهش کرد. نه نصیحتی، نه توبیخی. تنها چشمانش پر از اشک شد و همانجا، در سکوتی تلخ، دستی بر موهای پسرش کشید. برای اولین بار، مانی نه عقب رفت، نه مقاومت کرد. دست مادر را روی سرش پذیرفت؛ مثل قطرهای که آرام میافتد روی خاک خشک. از آن شب به بعد، چیزهایی آرامآرام تغییر کرد. نه با معجزه، نه ناگهانی؛ مثل قطرههایی که سنگی را طی سالها میفرسایند. مادر هر شب، بدون توقع جواب، کنار در اتاق مانی میایستاد و میگفت: «شب بخیر عزیز دلم.» پدر کمتر صدایش را بلند میکرد. گاهی حتی ظرفها را میشست، بیآنکه کسی بگوید. گاهی بیدلیل برای مانی نان خامهای میخرید، همان شیرینی محبوبش که مدتها بود به خاطر قند خون بالا از خانه حذف شده بود. در مدرسه اما، چیزی تغییر نکرده بود. مانی هنوز هدف شوخیهای آزاردهنده بود. هنوز تنها پشت نیمکت آخر مینشست. اما دیگر، بعد از مدرسه، نگاهش به خانه، فقط یک فرار نبود؛ کمکم داشت به پناه شبیه میشد. تا اینکه یک روز، مانی دفتر نقاشیاش را، که سالها بود گوشهی کمد خاک میخورد، بیرون آورد. اول با مداد، خطهای بیمعنی کشید. بعد، کمکم شکلها ظاهر شدند؛ صورتهایی که فریاد میزدند، کودکانی در مه، چهرههایی بیچشم، بیلب. او احساسش را با رنگ بیان میکرد، با خطهایی لرزان اما پر از درد. مادر وقتی دید، چیزی نگفت. فقط یک بسته مداد رنگی جدید برایش خرید و شب، آن را روی میز اتاقش گذاشت. پشت بسته، یادداشتی کوچک بود: « نقاشی کن عزیز دلم. حتی درد هم وقتی نقاشی میشه، کمی آرام میگیره.» آن شب، برای اولین بار بعد از مدتها، مانی با خودش فکر کرد شاید، فقط شاید، کسی هست که میفهمد. زمان گذشت. نقاشیها بیشتر شد، خانه کمی آرامتر. پدر و مادر هم یاد گرفتند که شنیدن، فقط با گوش نیست. گاهی با نگاه، گاهی با حضور، گاهی با سکوت. و مانی؟ هنوز درونش زخم بود، اما دیگر تنها نبود. در خانهای که خستگی هنوز بود، اما اندکی فهم، اندکی لمس، اندکی انعکاس روشن از درد نیز اضافه شده بود. و همین «اندکی»، آغازِ همهچیز شد. نسرین (مانا) خوشکیش / 1402 برچسبها: کودکان بی گناه, داستانک روزمرگی, خشم و روانشناختی کودکان, دیده نشدن درد کودکان [ چهارشنبه هشتم مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |