واژههای ناتمام واژههایی از دل قصهها و شعرها، ناتمام اما ماندگار…
|
تنهاترین آدمها، آنهایی که به ظاهر از دنیا بریدهاند، نه از سر سردی است و نه از خودخواهی. دلهایشان گاهی آنقدر از هیاهوی بیمعنی پر شده که تنها راه نجات را در فاصله گرفتن میبینند. برایشان، خلوت نه یک زندان، که یک پناهگاه امن است؛ جایی که میتوانند بینقاب باشند، بینیاز از تایید یا ترحم دیگران. این تنهایی، انتخابِ دردی آشناست؛ دردی که از زخمهای کهنه سرچشمه میگیرد، از ناامیدیها، از درک نشدنها. آنها باور دارند که در این خلوت، میتوانند نفس بکشند، میتوانند خودِ واقعیشان را بیابند، و شاید حتی در این سکوت عمیق، صدای حقیقت را واضحتر بشنوند. برایشان، حفظ آرامش درونی آنقدر مقدس است که حاضرند بهای سنگین تنهایی را بپردازند. این فاصله، شاید غمانگیز به نظر برسد، اما برای آنها، تنها راهی است برای حفظ آخرین تکههای روحشان از گزند دنیا.
نسرین خوش کیش(مانا)/89 برچسبها: تنهاترین, آدم و ظاهر, انتخاب درد, مقدس [ دوشنبه دهم خرداد ۱۳۸۹ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |