واژههای ناتمام واژههایی از دل قصهها و شعرها، ناتمام اما ماندگار…
|
پدرم فراموشی گرفته است شاید می خواهد تمام گذشته را پاک کند شاید رنجها و دردهای قدیم را می خواهد به دست فراموشی بسپارد شاید می خواهد تمام غمهایش را به باد بسپارد پدرم فراموشی را به بهای جوانیش داده است راستی فردا ما چگونه دردهایمان را فراموش خواهیم کرد. آیا کسی ما را یادآور جوانی خواهد بود؟ نسرین خوشکیش(مانا)/92 برچسبها: پدر, فراموشی, درد, جوانی و پیری [ چهارشنبه ششم فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |