واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 

عاطفه‌ها گل‌های نازکی‌اند که در باغ دل می‌رویند، ولی دست ناپرهیزی که بی‌رحمانه آنان را می‌چینند، باغ را به ویرانه‌ای سرد بدل می‌کند.

کشتن عاطفه، ریشه زدن بی‌احساسی‌ست در خاک جان؛ خاموشی ستاره‌هایی که شب‌ها را روشن می‌کردند، بی‌سروصدا ولی قطعی.

آنجا که عاطفه می‌میرد، دنیا بی‌رنگ و سرد می‌شود، و دل به تنگی سلول زندانی می‌شود که امید در آن راه ندارد.

مانا /1392



برچسب‌ها: عاطفه, عشق, مرهم, درد و دلتنگی
[ چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...