واژههای ناتمام واژههایی از دل قصهها و شعرها، ناتمام اما ماندگار…
|
یادت نره… زندگی همینطوری آروم و بیصدا از کنارمون رد میشه، بیاونکه بفهمیم کِی شروع شد و کِی تموم میشه. روزها یکییکی میان، خستهتر از دیروز، و ما هنوز غرقِ کار و فکر و حساب و نگرانی، یادمون میره چرا شروع کردیم، کی بودیم، چی میخواستیم. یادت نره وقتی سرت شلوغه، یکی اون گوشه دلت نشسته و منتظر یه کلمه مهربونه. منتظر اینکه فقط یه بار حالش رو بپرسی. شاید اونم زیر بار زندگی خم شده باشه، اما هیچی نگفته. چون دیگه یاد گرفته لبخند بزنه، مثل خودِ تو. ما یادمون رفته آدمیم، نه ماشینِ انجام وظیفه. یادمون رفته دل داریم، خسته میشیم، میترسیم. یادمون رفته زندگی فقط دویدن نیست، گاهی باید بایستی، نفس بکشی، و به خودت بگی: "من هنوز زندهام". اما چه راحت فراموش میکنیم. فراموش میکنیم دوست داشتن رو. فراموش میکنیم قدردان بودن رو. فراموش میکنیم آدمهایی رو که روزی همه دنیامون بودن. فکر میکنیم همیشه وقت هست، همیشه فرصت جبران داریم. ولی یه روز بیدار میشی و میبینی دیگه دیر شده. کسی که باید بودی نیستی، کسی که باید میبود از کنارت، رفته. زندگی قشنگه، ولی بیرحم هم هست. فرصت دوباره نمیده، آدمها رو برنمیگردونه. فقط جلو میره، بیوقفه. و تو میمونی و انبوهی از "کاشها" و "ایکاشها" که هیچوقت شنیده نمیشن. میدونی دردناکترین بخشش کجاست؟ اونجاست که خودت رو توی آینه نگاه میکنی و میبینی آدمی شدی که نمیشناسیش. همون که یه زمانی پر از شور و احساس بود، حالا با چشمای خسته و دل بیتاب فقط سکوت میکنه. یادت نره زندگی کوتاهتر از اونیه که بخوای توی سکوت و بیمحبتی بگذرونیش. خستهای؟ باش. دلگیری؟ باش. ولی بیمحبت نباش. مهربون باش، حتی وقتی دنیا باهات نامهربونه. فشار زندگی همیشه هست، دلمشغولی همیشه هست، ولی آدم تا وقتی میتونه مهر بده، هنوز زندهست. بفهم که گاهی یه لبخند کوچیک، یه تماس کوتاه، یه احوالپرسی ساده، میتونه نجاتدهنده باشه. شاید برای تو بیاهمیت باشه، ولی برای کسی، همهچیزه. فراموش نکن… آدمی فقط یکبار زندگی میکنه، و فقط یکبار فرصت داره که "آدم" بمونه.
نسرین ـ مانا ـ خوشکیش / 1404
برچسبها: روزمرگی زندگی, مهربانی, دل مشغولی و فراموشی, زنده بودن [ چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |