واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 
سلام مانا ...........................................................................................

کجایی؟ که سخت دلم هوایت را کرده است؟..............................................

می بینی مانا دارد باران می بارد ...........................................................

خدا باز دارد گریه می کند......................................................................

آخر دلش را زمینیان شکسته اند..............................................................

آخر باز بنام شیطان دست به کارهایی می زند که نگو و نپرس.......................

مانا امروز دلت هوای قدم زدن زیر باران نگرفته است......................................

من که دلم می خواهد توی هوای بارانی که کمتر کسی  از نژاد آدمیان بیرون است در این هوای نازنین قدم بزنم و با خدایم خلوت کنم.................................

مانا وبلاگب را خواندم که حرفهای دلم را بیان می کرد میدانی چه نوشته بود؟ پس بخوان:

((رفتن

محبت زیادی ، همیشه آدمها را خراب می کند .
گاهی آدمها می روند نه برای اینکه دلایل ماندنشان کم شده ...
به این دلیل که آنقدر کوچکند که تحمل حجم بالای محبت تو را ندارند ...
او که رفتنی ست ، بگذار برود ... چه باک))

چقدر قشنگ گفت مگر نه؟...................................................

[ چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۰ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...