واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 

قشنگ نگاه می‌کنی می‌بینی فلانی چه راحت داره بالا میره، پست و مقام می‌گیره، همه بهش احترام می‌ذارن. بعد یه کم که دقیق‌تر میشی، می‌فهمی چه کسایی رو زیر پا له کرده تا به اینجا رسیده. چه حرف‌هایی پشت سر این و اون زده، چه جوری اعتبار بقیه رو دزدیده و به اسم خودش زده.

بدتر از همه اینه که بعضی‌هاشون انگار لذت هم می‌برن از این کار. یه جور حس قدرت بهشون دست میده وقتی می‌بینن یکی دیگه داره زمین می‌خوره تا اینا یه قدم برن جلوتر. انگار یه جور مسابقه‌ست واسشون که کی می‌تونه بی‌رحم‌تر باشه.

البته تهش چی میشه رو خدا می‌دونه. شاید یه مدتی بَرّن، شاید یه روزی هم ورق برگرده. ولی خب، اونایی که از راه نامردی بالا رفتن، هیچ‌وقت طعم واقعی موفقیت رو نمی‌چشن. چون همیشه یه سایه از اون پایین کشیده‌ها دنبالشونه، یه حس گناه ته دلشونه، هر چقدر هم که بخوان خودشون رو گول بزنن.

به قول معروف، باد آورده رو باد می‌بره. اون بالایی هم که با پله کردن بقیه بهش رسیدن، یه روزی با یه تلنگر کوچیک هم ممکنه بریزه پایین. مهم اینه که آدم با زحمت خودش، با دستای پاک بالا بره. اون موفقیته که مزه داره، اون سربلندیه که ارزش داره. نه این بالا رفتن‌های کثیف و بی‌ریشه.

مانا/1403



برچسب‌ها: سایه‌های تاریک, صعود تا سقوط, بی‌عدالتی, فضای سمی
[ سه شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...