واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 

برای تمام کسانیکه نبودن عزیزانشان را تحمل می‌کنند

یک‌جایی ته دلم
همیشه منتظر مانده‌ام.
نه برای برگشتنت،
نه برای معجزه‌ای...
فقط برای اینکه
کسی بفهمد
چه‌قدر نبودنت
تمامم را
نابود کرد.

تو رفتی.
من ماندم.
و هیچ‌کس نفهمید
چه‌قدر این ماندن
سخت است.

می‌گویند زمان همه‌چیز را حل می‌کند...
اما زمان فقط ردِ دست‌هات را محو کرد،
نه ردِ درد را.

درد
هنوز همین‌جاست.
در این سینه‌ی پر سکوت.
در این دلِ بی‌پناه.
در منی که هنوز
خواب صدایت را
می‌بینم…

نسرین(مانا) خوش‌کیش/1404



برچسب‌ها: دلتنگی, مادر, پدر, برادر
[ سه شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...