واژههای ناتمام واژههایی از دل قصهها و شعرها، ناتمام اما ماندگار…
|
هر چی سعی کردیم که
راست بریم، آسه بریم، دست به عصا بریم... تا پامون نلغزه... فایده نداشت... یه گروه برای اومدنمون کوچه رو آب صابون ریخته بودن!!!
مانا/شهرخاطرات/96 [ شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |