واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 

برای خودت زندگی کن
کسی‌ که ترا دوست داشته باشـــــــــــــد
با تو میمانــــــــــــــد
برای داشتنت می‌جنگــــــــــــــــد
اما اگر دوست نداشته باشــــــــــــــــــــد
به هر بهانه‌‌ای میـــــــــــــــــــرود

اعتماد مثل کاغذه اگه مچاله شد
هر چقدر هم صافش کنى معجزست به حالت اولش برگرده اونم با کلی سختی

هیچ فرقی نیست بین مردهای روزگار
اهل تحصیلات عالی یا که یک بوتیک دار
اهل ریش و پشم و تسبیح و نماز و جانماز
یا که اهل رقص و پارتی و شراب و زهرمار

هر جا دلت شکست خودت شکسته ها رو جمع کن !
تا هر ناکسی منت دست زخمیشو به رخت نکشه !!!

تنهایی یعنی
من یه موبایل دارم که صدای زنگش رو یادم نمیاد

گاهي مي توان همه ي زندگي رادر آغوش گرفت !كافيست يك نفر تمام زندگيت باشد....

زندگیم را پک می زنم
..
تا دو نیم شه..: دود و خاکستر
..
رهایی دود رو می خوام
... ..
وبی نشونیه خاکســــــــــــــــــــتر...

زندگی، رقص ِ واژگان است...
..
یکی به جُرم ِ تفاوت تنهاست..
..
و یکی به جُرم ِ تنهایی ، متفاوت ...!

[ جمعه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...