واژه‌های ناتمام
واژه‌هایی از دل قصه‌ها و شعرها، ناتمام اما ماندگار… 
سلام مانا...............................................................................................

 مانا می خواهی بروی ؟ نمی شود بمانی؟ مثل نامت؟ .......................................

مانا بابا دلش برایت تنگ خواهد شد!...................دل مادر با خاطراتت خواهد مرد!....

بمان مانا میدانم دنیا جای قشنگی نیست .............اما تو در فکر هستی................

وقتی نشستی روبروی دکتر و چشمهایت خندید.................................................

دکتر حیرت زده چگونه اینهمه درد را تحمل می کنی؟ را پرسید..............................

نمیداند وقتی درد می آید مرگ قشنگتر هم می شود..........................................

دلت درد گرفت!.............................قلبت .......................................................

مهره های میشی چشمت مانا درخشید و خواست ببارد....................................

اما با خودت گفتی چرا؟............. مرگ راز شکفتن است.....................................

گفتی: دکتر جان درد قشنگ است بدون درد زندگی را نمی شود دوست داشت......

و دکتر تو را به نگاه آلوده ابریش تحسین کرد.....................................................

نمیداند که برای چه تا حالا با مرگ جنگیدی! و تن به رفتن ندادی..........................

خوش بحالت مانا از مرگ نمی ترسی............................................................

شوهرت می گوید: اینهمه زیبایی و مادیات و معنویات را بگذارم و از این دنیا بروم؟..

برایش غیرقابل باور است مانا روزی تو را از دست بدهد!.....................................

می گویی: زندگی سخت است! زندگی سرد است! زندگی عین مرگ است!.........

می گویی: با خدایت حرفها داری!......................سوالها داری!..........................

چراها داری!............................چون ها داری!.................. دوستش داری!........

مانا دلت برای این دنیا تنگ نمی شود؟.........................................................

دلت برای شوهر مهربانت تنگ نمی شود؟....................................................

دلت برای همه چیزهای خوب تنگ نمی شود؟...............................................

دلت برای آدمهای دور و برت تنگ نمی شود؟..................................................

دلت برای مادرها و پدرها تنگ نمی شود؟.....................................................

دلت برای سرزمینی که زادگاهت است تنگ نمی شود؟...................................

می گویی: دلت برای همه کس همه چیز تنگ خواهد شد!..............................

می گویی:گاهی دلم برای خودم تنگ می شود!...........................................

 

[ پنجشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۰ ] [ ] [ مانا ] [ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب
image
💡 جمله انگیزشی امروز:

در حال بارگذاری...