|
واژههای ناتمام واژههایی از دل قصهها و شعرها، ناتمام اما ماندگار…
|
دنیا برای همه ساخته شده، نه فقط برای من و تو. خورشید اگر فقط بر یک خانه میتابید، معنای زندگی فرو میریخت. پس چرا بعضیها گمان میکنند همه چیز باید برای خودشان باشد؟ خودخواهی، نردهای نامرئیست که آدم را از دیگران جدا میکند. کسی که تنها خودش را میبیند، حتی اگر به قله برسد، در تنهایی سقوط میکند. جاهطلبی کور، نه تنها راه را کوتاه نمیکند، که آرامش را میگیرد و قلب آدم را به میدان مسابقهای بیپایان بدل میسازد. زیبایی زندگی در تقسیم است؛ در اینکه سهمی از لبخندمان، نانمان، حتی وقتمان را با دیگری قسمت کنیم. آنوقت است که جهان معنای تازهای پیدا میکند. اگر هرکس اندکی از خودخواهیاش کم کند، جای خالی برای عشق و دوستی باز میشود. اگر جاهطلبی را کنار بگذاریم، جایگاهمان را نه با رقابت، بلکه با ارزش انسانیمان پیدا خواهیم کرد. ما آمدهایم که با هم بودن را بیاموزیم؛ نه اینکه بر یکدیگر سایه بیندازیم. خوشبختی جایی پنهان شده که «من» به «ما» تبدیل میشود. 🕊 نسرین ـ مانا ـ خوشکیش/1400 🕊
برچسبها: آرامش در کنار دیگران, جاه طلبی, اهمیت همدلی, انسانیت [ پنجشنبه پانزدهم آبان ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
بسیاری از صداها شنیده نمیشوند، 🕊 نسرین ـ مانا ـ خوشکیش 🕊 برچسبها: بی عدالتی, دیواربلند بی تفاوتی, انسانیت, فریاد بی صدا [ سه شنبه سیزدهم آبان ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
[ دوشنبه بیست و یکم مهر ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
شاید زندگی منصفانه نیست، اما این به معنای سکوت ما نیست.
نسرین(مانا) خوشکیش/1404 برچسبها: بی عدالتی, قانون بی قانون, شایستگی, انسانیت [ چهارشنبه شانزدهم مهر ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
[ دوشنبه هفدهم شهریور ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
پیرزن توی صف نان افتاد. نسرین(مانا) خوشکیش/1404 برچسبها: مهربانب, انسانیت, عشق, دخترک و پیرزن [ جمعه سی و یکم مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
گاهی زندگی ما را روبهروی آدمهایی میگذارد که به کمک نیاز دارند؛ چشمانی که فریاد خاموشی میزنند و دستانی که به دنبال یاریاند. دل ما میخواهد بیهیچ تردیدی بشتابیم، دست مهربانی به سویشان دراز کنیم و دنیا را جای بهتری تبدیل کنیم. اما اینکه بخواهیم همواره عاشقانه و بیقید کمک کنیم، گاهی میتواند زخمهایی به دل ما بزند؛ چون گاهی ظاهرها فریبندهاند و قلبهای شکسته، پشت نقابهایی پنهان میشوند. پس باید مراقب باشیم؛ نه به این معنا که بیاعتنا شویم، بلکه به این دلیل که برای اینکه بتوانیم بهتر بمانیم و بیشتر یاری کنیم، اول باید خودمان را حفظ کنیم. یک بار که از سر مهربانی زمین خوردیم، شاید دفعهی بعد با هوشمندی بیشتری قدم برداریم. مهربانی، یعنی همدلی با دیگری، اما همزمان محافظت از خود، تا این چرخهی نیکویی پایدار بماند. چون وقتی دلها کنار هم باشند، حتی در میان دشواریها، گرمای عشق و انسانیت همچنان میتابد.
مانا/1404 برچسبها: کودکان کار, نثر اجتماعی, انسانیت, داستان کوتاه احساسی [ پنجشنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ مانا ]
[ ]
|
|
| [قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |